من اگر رییسجمهور باشم (۱) – سر میز ناهار مینشینم
25 , September , 2013زندانیانی بیرون از زندان | بررسیِ گسترشِ منطق زندان به بیرون از آنجا
15 , October , 2013
دیروز در واکنش به خبر تصویب قانونی در مجلس مبنی بر قانونی کردن ازدواج با فرزندخوانده٬ این گزاره را در فیسبوکم گذاشتم:
«ازدواج با فرزندخوانده!؟
شرمآوره.
این مجلس کی تموم میشه؟»
معمولن گزارههایی که ما در شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک٬ گوگل+٬ توییتر
![]() |
طرح از: شاهرخ حیدری |
و… میگذرایم٬ واکنشهای ما به رخدادهای دور و برمان است. در این مورد هم گزارهی من واکنشی بود به آنچه که جسته و گریخته در سایتها و شبکههای اجتماعی دیده بودم. بنا بر این دیدهها٬ تصور من این بود که قانونی در مجلس تصویب شده است که طبق آن٬ یک مردم میتواند با دخترخواندهی کم سن و سالاش ازدواج کند. این کاریکاتور شاهرخ حیدری فضایی که در ذهن من و خیلیهای دیگر ساخته شده بود را به خوبی به تصویر میکشد. اما زیر همین گزارک من یکی از دوستان نظری گذاشت که تصویری دیگر از ماجرا ارائه میکند:
«در مورد قانون ازدواج با فرزندخوانده پرس و جو کرده و نتیجه:
گویا قبلا این قانون بوده،یعنی از لحاظ قانونی سرپرست بدون منع قانونی میتونسته با فرزندخونده ازدواج کنه. در اسلام هم برای این مساله منع شرعی نیست. پس تو این قانون جدید نمایندگان مجلس اومدن یه شرط روش گذاشتن که اون آزادیِ قانونی رو محدود کرده: «اینکه سرپرست باید بره از دادگاه کسب تکلیف کنه.» اگر دادگاه صلاح دونست میتونن ازدواج کنن. یعنی چون شرع دست امت اسلامی رو باز گذاشته، قانون اومده دستشون رو با یه طنابی بسته که به دست قاضی باز میشه و من امیدوارم قاضی اونقدری از «بار روحی» سر دربیاره که اجازه نده. اون کسی که این کار رو میکنه، منظورم اون سرپرستیه که میره فرزند خوندهش رو عقد دائم یا متعه میکنه یعنی هنوز اصل قضیهی فرزند بودنِ اون بچهای رو که به فرزندخوندگی پذیرفته، درک نکرده. آخه آدم با بچهی خودش ازدواج میکنه؟ اگر نه پس چرا با فرزندخوندهش ازدواج میکنه؟»
اگر این گفته درست باشد ـ که به نظر میرسد به واقعیت نزدیک باشد ـ به نظرم این قانون آنچنان هم که قبلن فکر میکردی.
نکتهی دیگری که بعدن به نظرم رسید این بود که ـ تا آنجایی من میدانم ـ به هر حال ازدواج با دختر نابالغ در هر شرایطی در قانون ایران ممنوع است. یعنی اینکه آقای پدرخوانده نمیتواند با دخترخواندهی ۱۰ سالهاش ازدواج کند. حالا شما را دعوت میکنم دوباره به کاریکاتور شاهرخ حیدری نگاه کنید. تصویری که ما از ازدواج با «فرزند خوانده» داریم از بیخ نادرست است.
اما نکتهی جالبتر هنوز مانده است.
با یکی از همکلاسیهایم که فمینیست رادیکال است در اینباره صحبت میکردم. میگفت «جدا از اینکه من از بیخ با قانون گذاشتن برای ازدواج مخالف هستم٬ اما به هر حال اگر سن قانونی شرط باشد٬ اتفاقن این قانون خوبیست. یعنی محدودیت ازدواج و رابطهی دو فرد بالغ و عاقل را کمتر میکند. البته ما فرض را بر این میگیریم که فرد بالغ را نمیشود مجبور به ازدواج کرد و تصمیم نهایی را خودش میگیرد. اما از نظر من این قانون باید یک روی دیگر هم داشته باشد. یعنی فرزندخواندهی پسر هم بتواند با مادرخواندهی خودش ـ اگر متاهل نباشد ـ ازدواج کند. از این جهت که برابری بین مرد و زن برقرار باشد.» دیدم به نکتهی جالبی اشاره میکند و گفتم آن را هم با شما در میان بگذارم. امیدوارم دوستان دیگر هم با اطلاعات خود من را بهروز کنند.